Joom!Fish config error: Default language is inactive!
 
Please check configuration, try to use first active language

دکتر خسرو خزاعی ( پرديس) گاتها: سروده های اهورائی زرتشت-neveshtarha
 

European Centre for Zoroastrian Studies

  • Plein écran
  • Ecran large
  • Ecran étroit
  • Increase font size
  • Default font size
  • Decrease font size
E-mail Print

دکتر خسرو خزاعی ( پرديس) گاتها: سروده های اهورائی زرتشت

 گاتها
☼چگونه زبان سروده های اهورائی زرتشت پس از 2000 سال فراموشی کشف شد .
☼درود بی پایان به موبدان زرتشتی که در درازای هزاره ها این سخنان آسمانی را از بر کرده و سینه به سینه و نسل به نسل به دوران ما رساندند .
☼درود بيکران به پژوهشگران و زبان شناسانی که از 200 سال پيش تا به امروز زندگی خود را برای شناخت اين زبان گزاشته اند.
☼کشف زبان گاتها در سده 18 میلادی سرچشمه تمام فلسفه ها و دینهای جهان را به نمایش گزاشت .

زبانی که بزرگ آموزگار جهان ، زرتشت، با آن گاتها یا سروده های آسمانی خود را بیان کرده ، لحجه یا گو یشی از زبانهای آریائی است که در 3700 سال پیش در منطقه ای در ایران آن زمان ، که امروز بخشی از شمال خاوری ایران ، باختر افعانستان و جنوب تاجیکستان را درست می کند رایج بود .
این زبان که سرچشمه زبان پارسی که امروز با آن گفتگو میکنیم می باشد ، کم کم در درازای سده ها از میان رفت، با اینکه تا پایان
دوران هحامنشیان هنوز فهمیده میشد و کسانی بودند که با آن زبان آشنائی داشتند و گفتگو می کردند
در این دوران بیشتر گفته ها و نوشته هائی که در رابطه با زرتشت یا زرتشتیان بود در کتابهای گوناگون جمع آوری و در کتابخانه های بزرگ نگهداری میشدند.
با حمله اسکندر مقدونی و رخدادهای تاریخی بعدی و به آتش
کشیدن این کتابخانه ها یا دستبرد به آنها این کتابها نابود شدند
و کم کم زبان گاتها هم به کلی فراموش شد .
اگر موبدان زرتشتی که درود جاودانه ما به آنها باد نبودند تا این سروده های مقدس را از بر کرده و با هزاران فداکاری نسل به نسل بدوران ما برسانند ، امروز جهان ، بزرگترین سرچشمه فرهنگی خود را از دست داده بود و برای ایرانیان بزرگترین فاجعه تاريخی را درست کرده بود. فاجعه ای که میتوانست همانند تسخیر ایران بوسیله عربهای مسلمان در سده 7 میلادی بزرگ و جبران ناپزير باشد.
اگر امروز هنوز امیدی هست که ایرانیان به آن دوران با شکوه برگردند ، اگر هنوز شعله ای از هزاره های دور سوسو ميزند و ما را به سوی خود میخواند، همه به خاطر در دست داشتن این گنجینه بی مانند است .
در سده سوم میلادی ، برای اینکه گویش این زبان فراموش شده هم از یاد نرود ، موبدان و دانشمندان آن دوره ،
خطی را ساختند که با آن بتوانند گاتها را با همان لحجه و گويش زمان زرتشت بنویسند . این خط که بی هیچ گمانی ، کامل ترین خط جهان است، از 48 حرف درست شده که 16 حرف آن صدا دار می باشد و میشود هر واژه و هر آوائی را در هر زبانی درست با همان تلفظ نوشت.(برای نمونه خط عربی که ما امروز زبان پارسی را با آن مينويسيم تنها 3 حرف صدا دار را ميتوان با آن نوشت !).
خط گاتها از راست به چپ نوشته میشود و هر واژه ای از هم جدا است. براستی باید به نبوغ کسانی که این خط را ساختند و به دانش بيکران آوا شناسی آنها هزاران آفرین گفت.
در دوران اشکانیان ، در رابطه با باز سازی هویتی ایرانیان که با حمله اسکندر در هم شکسته شده بود، دوباره گرد آوری نوشتار های زرتشتی از سر گرفته شد . این نوشتار ها را در 21 جلد که هر کدام را ً نسک ً میگفتند ، و در بر گیرنده بیش از 1000 سال فرهنگ زرتشتی بود گرد آوری کردند و نام آنرا ً اوستا ً یعنی ً دانش درونی ً گزاشتند.
امروز ما تنها یک سوم از این 21 نسک را داریم . بقیه در حمله عربهای مسلمان سوخته و نابود شدند. خوشبختانه تنها بخش مقدس و آسمانی اوستا، یعنی 17 سروده زرتشت که به آن ً گاتها ً میگویند در سینه های ایرانیانی که پشت خود را در برابر تازیان خم نکردند و بنام زرتشتيان معروف شدند ماند و از آن نگهداری کردند.
با فراموش شدن زبان گاتها ، هر کس تعبیر و تفسیری ازچیزهائی که هنوز از گفته های زرتشت در خاطره ها بود
یگفت و مينوشت . بويژه در دوران ساسانیان خرافاتها و نادرستی ها وارد گرديد و چیزهای عجیب و غریب ساخته شد، و در این شرایط کم کم فلسفه ها و دین های پیش از زرتشت مانند زروانی به پیش آورده شدند و فلسفه ها و دین های دیگر مانند مانی گرائی و مزدک گرائی ساخته شدند .
بسياری از این گفته ها و نوشته ها که در زمان فراموشی زبان گاتها، از سوی نويسندگان گوناگونی ساخته و پرداخته شده بودند، در کتاب اوستا جمع آوری شدند.
هفده سروده های اهورائی زرتشت، گاتها، در 17 بخش ميان ساير بخش های اوستا که از 72 بخش يا «يسنا» درست شده قرار گرفتند و بخشهای 28 تا 34 و از 43 تا 51 و 53 را که به هر کدام «هات» يا « يسنا» ميگويند درست کردند. اين 17 سروده مقدس از 241 بند درست شده که در پنج وزن و ميزان شعری می باشند.
تمام نوشته های اين کتاب از دور و بر 6000 واژه درست شده است که بنا به نوشته نويسنده انگليسی پل کريوازک « جهان را دگرگون کرد»، و بنا به نوشته ارستو فيلسوف بنام يونانی تمام فلسفه استادش افلاتون را ساخت و تنها سه سال پس از کشف شدن زبان و ترجمه گاتاها، برای بزرگترين فيلسوف دوران نوين اروپائی نيچه الهام بخش کتاب معروف « آنچنان گفت زرتشت» شد.
زبان اوستا در اواخر سده 18 بوسيله زبانشناس فرانسوی انکتيل دو پرون کشف شد و در 1771 در سه جلد بزرگ در پاريس به چاپ رسيد.
ترجمه ی اوستا, چنان شوری در اروپا به بار آورد که زبان شناسهای ديگری از چهار گوشه اروپا به ترجمه اوستا پرداختند و نويسندگان بنامی همچون ولتر، فون کليست، گريم، ديدرو، ورد سميت گوته، شلی، بايرون ،نيچه و بسياری ديگر از اواخر سده ی هجدهم و تمام سده ی نوزدهم وارد ميدان زرتشت شناسی شدند.
موسيقی دانان بزرگ هم به اين کشف بزرگ فرهنگی پيوستند. آهنگساز بزرگ فرانسوی« ژان پير رمو» اپرای معروف خود را بنام "زرتشت" ساخت, موزار ديگر آهنگساز بزرگ زرتشت را در اپرای خود "نی سحر آميز" آورد و و ريچارد اشتراوس سمفونی خود را بنام "آنچنان گفت زرتشت" در شکوه زرتشت آفريد
در نيمه ی سده ی نوزدهم يکی از زبانشناسان بزرگ آلمانی بنام « مارتين هوگ » کشف کرد که ١٧ بخش از ٧٢ بخش يسنای اوستا بزبانی بسيار کهن تراز ساير بخشها نوشته شده. او پس از کوششهای بسيار اين١٧ بخش را که همان
« گاتها» بود جدا و ترجمه کرد. پژوهشهای زبانشناسی بعدی، با شگفتی تمام ثابت کرد که اين ١٧ بخش يا ١٧ سروده بيش از ٣٠٠٠ سال پيش از دهان خود زرتشت بيرون آمده بودند.
هوگ متوجه شد که در گاتها تنها از يک خدا و آنهم
« اهورامزدا » نام برده شده و با آنکه اين سروده ها از " دو نيروی همزاد و مخالف يکديگر" سخن ميگويد ولی بطور کلی فضای سروده ها انسان را بسوی يک خدای يگانه گرايش ميدهد، واين درست برخلاف ساير بخشهای اوستا که به روشنی از دو نيروی ضد هم « خوبی و بدی ، اهورامزدا و انگراماينو»سخن ميگويد.
کشف مارتين هوگ که بر يگانه گرا بودن جهان بينی زرتشت انگشت ميگذاشت، با استقبال بی سابقه ای از سوی زرتشتيان مواجه و باسرعت شگفت آوری از سوی جامعه علمی ميان کشوری آن زمان پزيرفته شد.
تنها کتابی که ما امروز ميتوانيم با استناد به آن از قول زرتشت گفتکو کنيم گاتها است . کتابهای ديگر همه
سده ها يا هزاره ها پس از درگزشت آن جهان آموزگار، زرتشت، بوسيله ديگران نوشته شده و تنها ارزش تاريخی دارند و زرتشت وزرتشتيان و کسانی که به اين آئين مقدس در حال گرويدن هستند و يا بزودی خواهند گرويد هيچ مسئوليتی در برابر اين نوشته ها ندارند.
اگر ما روی اين موضوع پافشاری ميکنيم برای اينست که ايرانيان را در برابر فريبکارانی که هر از گاهی مانند زالو در برابر نور خورشيد وحشت کرده و به جنب وجوش ميافتند هشدار دهيم. يک نمونه از اين فريبکاريها را در رويه 5 خواهيد خواند.

☼☼☼☼☼☼☼☼☼

 

You are here: